به گزارش قدس آنلاین، نادیا محرابی کارشناس انرژی در رابطه با ناترازی گازی زمستانی صنایع و راهکار پایدار برای حل آن گفت: یکی از چالشهای مهم در اقتصاد انرژی ایران، مسئله ناترازی گاز در فصول سرد سال است؛ مشکلی که موجب میشود دولت ناچار به قطع یا محدودسازی گاز صنایع شود و از این طریق، تولید صنایع بزرگ و صادرات صنعتی دچار وقفه و زیان شده است. در شرایطی که ایران دومین دارنده ذخایر گاز جهان است، بروز چنین ناترازیای به دلیل ضعف در زیرساخت ذخیرهسازی و نبود مکانیزمهای اقتصادی برای کنترل مصرف گاز در بخشهای مختلف است که منجر به یک عدمالنفع بزرگ اقتصادی در کشور شده است. در این میان، یکی از راهحلهای بنیادی و پایدار برای حل این مشکل، سرمایهگذاری مستقیم صنایع در ایجاد و بهرهبرداری از مخازن ذخیرهسازی گاز است.
وی ادامه داد: سرمایهگذاری صنایع در حوزه ذخیرهسازی گاز، علاوه بر آنکه موجب پایداری تولید و کاهش آسیبهای ناشی از ناترازی میشود، یک اقدام اقتصادی هوشمندانه است که در بلندمدت منافع مالی قابلتوجهی برای واحدهای تولیدی و دولت ایجاد میکند و منافع سالیانه ۲۰ میلیارد دلاری برای کشور دارد. این مدل، عملا به معنای خرید گاز ارزان در فصول گرم و مصرف آن در فصول سرد و با قیمت بالا محصولات صنعتی انرژیبر است؛ یعنی زمانی که کشور با بحران کمبود گاز روبهرو میشود، صنایع میتوانند بدون وقفه به تولید ادامه دهند.
این کارشناس انرژی با اشاره به مزیتهای سرمایهگذاری صنایع در زمینه ایجاد مخازن ذخیرهسازی گاز گفت: مزیت اول این سیاست، حذف عدمالنفع اقتصادی ناشی از توقف تولیدات صنعتی در زمستان است. طبق برآوردها، زیان ناشی از توقف یا کاهش ظرفیت تولید صنایع در فصل سرما حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال برآورد میشود. این رقم نهتنها معادل چند برابر هزینه ایجاد زیرساختهای ذخیرهسازی است، بلکه بهوضوح نشان میدهد که تداوم وضعیت فعلی، به مراتب پرهزینهتر از اصلاح ساختاری با محوریت ذخیرهسازی گاز است.
وی افزود: از منظر مالی نیز، هزینه سرمایهگذاری برای ذخیرهسازی گاز توسط صنایع بسیار محدود است. زیرا این هزینه تنها به پنج ماه از سال مرتبط میشود. صنایع میتوانند در آبانماه گاز ارزانقیمت را خریداری و در مخازن اختصاصی خود تزریق کنند. سپس در ماههای آذر، دی، بهمن و اسفند از آن گاز ذخیرهشده استفاده کنند. پس از پایان فصل سرد، تا آبان سال بعد، نیازی به پرداخت هزینه ذخیرهسازی وجود ندارد، چراکه در هفت ماه گرم سال، دولت خود قادر به تأمین پایدار گاز برای صنایع خواهد بود. در واقع، صنایع تنها برای یک بازه زمانی محدود در سال سرمایهگذاری میکنند اما از مزایای پایدار آن در تمام سال بهرهمند میشوند.
وی گفت: دومین مزیت راهبردی این رویکرد، ایجاد تعادل و ثبات در بازار گاز است. با ورود صنایع به فرآیند ذخیرهسازی، فشار بر دولت در فصل زمستان کاهش یافته و امکان تخصیص بهینه گاز به بخش خانگی و نیروگاهی فراهم میشود. این سیاست همچنین موجب میشود تا دولت از هزینههای بالای واردات گاز یا سوخت جایگزین کاسته و از منابع داخلی با بهرهوری بالا استفاده کند. سومین مزیت مهم، افزایش بهرهوری انرژی در کشور است. در شرایطی که صنایع در تابستان گاز را با نرخ ارزان خریداری و ذخیره میکنند، انگیزه آنها برای مدیریت مصرف و افزایش بازدهی تولید نیز تقویت میشود. این روند به شکل طبیعی منجر به ارتقای شاخص بهرهوری انرژی ملی خواهد شد.



نظر شما